ولكن اللّه حبّب اليكم الايمان وزينّّه في قلوبكم38 (حجرات،49/7)
شخص حكيم وقتي مي خواهدكاري را انجام دهد، ابتدا زمينه هاي آن را فراهم ميسازد. اين اصل در مورد هدايت انسان نيز كاملاً صادق است. خداوند مي خواهد همه انسانها ـ بي آنكه تحت برنامه? جبر قرار گيرند ـ با ميل و اراده? خود راه حق را بپويند، لذا از يك سو ارسال رسل مي كند و انبيا را با كتابهاي آسماني مي فرستد و از سوي ديگر (ايمان) رامحبوب انسانها قرار مي دهد، آتش عشق حق طلبي و حق جويي را در درون جانها شعله ور مي كند و احساس نفرت و بيزاري از كفر و ظلم و نفاق و گناه را در دلها مي آفريند.39
علاوه براين علم ومعرفت به هرچيزي وقتي كامل مي شود كه عالم وعارف نسبت به معلوم و معروف خود ايمان صادق داشته باشد نه اين كه آن را شوخي وبازيچه بپندارد، به علاوه ايمان خود را از ظاهر و باطن خود بروز دهد و جسم و جانش در برابر معروف خاضع شود اين همان ايماني است كه اگر در دل بتابد آشكار و نهان آدمي را در پرتو خود اصلاح ميكند.
لذا امام سجاد(ع) مي فرمايند:
اللهم اني أسألك ايماناً تباشر به قلبي40
كه در اين بيان امام (ع) علاوه بر درخواست ايمان، از خدا مي خواهد كه اين ايمان به گونه اي باشد كه قلب مبارك حضرت همواره ملازم و مباشر آن باشد و هرگز از آن فاصله نگيرد و از آن جدا نشود و اين خود نشانگر اهميت ايمان و محبوبيت آن نزد حضرت سيد الساجدين (ع) است.
نكته? ديگر اين كه به جهت ارزش و اهميت فراوان ايمان، مسأله? ازدياد آن نيز به عنوان يك امر مطلوب در قرآن كريم مطرح گرديده است و آيات شريفه اي كه در اين باب نازل شده اند طرق گوناگون ازدياد آن را به ما نشان مي دهند مانند اين آيه? شريفه: هو الذي أنزل السكينة في قلوب المؤمنين ليزدادوا ايماناً…(فتح،48/4)41
در اين آيه? شريفه انزال سكينه توسط پروردگار، يكي از راه هاي ازدياد ايمان شمرده شده است. طلب ازدياد ايمان در مواضع مختلف بيانات امام سجاد (ع) به چشم ميخورد، از جمله مي فرمايند:
اللهم انّي أسالك ان تملا قلبي… ايمانا بك.42
در بيان فوق امام(ع) از خداوند مي خواهد كه ايمانش را چنان افزون فرمايد كه قلب مبارك حضرت سرشار و مالامال از ايمان گردد.
ادامه مطلب